مهناز دختری خوشبخت
است و زندگی عادی خود را دارد . او دلباخته ی دوست و هم بازی دوران کودکی
خود ، بیژن شده و البته بیژن هم نسبت به او بی میل نیست . اما داستان از
روزی شروع میشود که خانواده ی شاهین فر مهناز را برای پسر بزرگشان ، بهرام ،
خواستگاری میکنند …